پسر من آقا شده
چند وقته که قبل هر مهمونی میگی مامان من پسر خوبی ام...گریه نمیکنم!یا میگی من آقا هستم....گریه نمیکنم.....این حرفت هم منو میترسونه که نکنه من زیاد بهت گفتم تو مهمونی گریه نکنی...هم برام جالبه چونکه گریه های الکی شما رو لو میده....و میفهمم واقعا داری ما رو امتحان میکنی... این روزا بطور کامل کنترل دفع را بدست آوردی و من و بابایی را از امر مهم پی پی شویی نجات دادی....فقط مونده یه چیز دیگه که اگه اونم رعایت کنی دیگه معرکه میشه....اونم گریه و جیغ های بی دلیل هست!هرچند میدونم دلیل اصلی خود من هستم ...بزار ماه رمضان تموم بشه حسابی با هم بازی میکنیم...دیروز به بابایی گفتم بزرگترین قوای تو این ماه مبارک این بود که ظهرا که با خستگی می رسیدیم خو ن...
نویسنده :
mamani
9:51